سایت شبهه:
چرا نظام جمهوری اسلامی ایران سایتهای خبری مانند بیبیسی و شبکههای
خبررسانی را که اخبار وقایع ایران را پخش مینمایند و حتی برخی از
سایتهای ایرانی را فیلتر میکند؟! این خلاف تعریف دمکراسی در جهان است.
مگر مردم شعور ندارند که حق و باطل را از هم تمیز دهند و دولت باید به
آنها دیکته کند و یا آنها را کنترل نماید؟
سایت شبهه:
چرا نظام جمهوری اسلامی ایران سایتهای خبری مانند بیبیسی و شبکههای
خبررسانی را که اخبار وقایع ایران را پخش مینمایند و حتی برخی از
سایتهای ایرانی را فیلتر میکند؟! این خلاف تعریف دمکراسی در جهان است.
مگر مردم شعور ندارند که حق و باطل را از هم تمیز دهند و دولت باید به
آنها دیکته کند و یا آنها را کنترل نماید؟
امروزه فریاد «وا فیلترا – وا سانسورا» که توسط بلندگوهای خارجی پخش و
توسط برخی از رسانهها یا شایعپراکنان داخلی منتشر می شود، در گوشه و
کنار شنیده میشود! چنان چه گویی در همه جای دنیا آزادی (دمکراسی به معنای
غربی) وجود دارد، به جز ایران!
ما در جهانی زندگی میکنیم که به نام علم، دمکراسی، ارتباطات ... و در نهایت نظم نوین و صلح جهانی، جایزهی نوبل صلحاش را به جنگافروزی چون اوباما میدهند – در میان هفت میلیارد انسان و میلیونها متفکر در کشورهای متفاوت، زهرا رهنورد را به عنوان متفکر جهان در سال 2009 انتخاب میکنند و نام بورسیه تحصیلی در یک دانشگاه فرانسوی را «ندا آقا سلطان» میگذارند(؟!)
ما در جهانی زندگی میکنیم که سازمانهای جاسوسی آن مانند «سیا»، «آنتلی جنت سرویس» و «موساد»، مراجع تقلید و فقهای شیعه را رده بندی میکنند و نتیجه میگیرند که «صانعی» خوب است و بقیه مراجع خطرناکاند! و ما در جهانی زندگی میکنیم که برای اشغال افغانستان 11 سپتامبر به راه میاندازند و برای اشغال عراق اذهان عمومی را با تهدید کذب میترسانند و برای نسل کشی مسلمانان، پرچم مبارزه با تروریسم بلند میکنند!
ما در جهانی زندگی میکنیم که در کشوری «چون فرانسه» که معروف به مهد تمدن است و اکثریت قریب به اتفاق ملتش مسلمان نیستند، حتی تاب تحمل روسری یک دختر دبیرستانی یا دانشجو را ندارند و برای اخراج آنها و چند صد نفر کارمند در میان هفتاد میلیون نفر جمعیت، قانون منع حجاب وضع میکنند و اصلاً نگران نیستند که این یک دیکتاتوری است و مردم خودشان شعور دارند که تشخیص دهند یا نه؟! لذا امروزه سخن از غرب و دمکراسی به معنای غربی، واقعاً جایگاهی جز برای استهزاء و خنده ندارد.
بر کسی پوشیده نیست که تکنولوژی اینترنت و شبکههای ماهوارهای ارمغان علمی غرب است و تکنولوژی فیلتر نیز از همان غرب آمده است و مخصوص نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی نشده است. لذا معلوم میشود که مصرف ممالک مدعی دمکراسی در فیلتر کردن سایتها و شکبههای ماهوارهای به مراتب بیش از ایران است و به هنگام فیلتر کردن نیز هیچ توجهی به معنای دمکراسی یا شعور مردم ندارند!
امروزه در آمریکا و اغلب کشورهای قدرتمند اروپایی، نه تنها اخبار به صورت سانسور شده و هدفمند منتشر میگردد و نیز بسیاری از سایتهای خبری و یا علمی و بسیاری از شبکههای رادیویی و تلویزیونی و ... فیلتر میشوند، بلکه حتی با کد گزاری کلمات مورد نظر، تمامی ایمیلها و حتی گفتگوهای تلفنی (به هر زبانی) رهگیری میشود و در صورت لزوم به بازداشت و حبس طولانی مدت بدون محاکمه همراه با شکنجه (با مجوز دولت و دادگاههای آمریکا) میانجامد. تازه اگر منجر به ترور از نوع انفجار و یا تصادف با خودرو (روش متداول در آمریکا) نیانجامد! چه شد نوبت به ایران در دفاع از تهاجمات که میرسد، به یاد دمکراسی و شعور مردم میافتند؟!
بدیهی است که معنای «جنگ نرم» با حملات سایبری همین است. دشمن از همهی امکانات خود برای حمله استفاده میکند و طرف مقابل نیز همهی امکانات را خود برای دفاع به کار میبندد.
حال چه شده است که انتظار دارند ایران عرصه را برای هجوم دشمن باز بگذارد تا هر طور که میخواهند توطئه کنند و نامش را بگذارند دمکراسی یا احترام به شعور مردم(؟!) آیا چنین رفتاری که فقط خوشایند دشمنان است، احترام به دمکراسی است یا نوعی «بلاهت سیاسی و امنیتی»؟!
جالب است بدانید که هم زمان با آشوبهای تهران، تظاهرات گسترده و وسیعی در اغلب کشورهای اروپایی مانند: فرانسه – ایتالیا – بلژیک و حتی سوئیس صورت پذیرفت. هر چند که هدف تظاهر کنندگان ایجاد آشوب در براندازی نبود، اما پلیس شدیدترین برخوردهای فیزیکی و دستگیریهای بدون دلیل را داشت (رجوع شود به عکسهای مندرج در گالری سایت). البته درگیری پلیس در اروپا هیچ ایرادی ندارد و این فقط نیروی انتظامی ایران است که باید با دست گل و شیرینی به استقبال اغتشاشگران برود و اگر باتومی در درست داشت، عکس و فیلمش در همه شکبهها و سایتهای خبری پخش میشود! چنان چه رئیس پلیس سوئیس طی یک مصاحبه گفت: «هر چیزی حدی دارد، از حدش که گذشت باید برخورد و ممانعت کنیم». اما جالب است بدانید هم زمان با سانسور خبری این تظاهرات، خبرگزاریها و شبکههایی چون بیبیسی فارسی و ...، فقط اخبار راست و دروغ راجع به تهران را گزارش میکردند (؟!) البته در اخبار آنها خبر زیادی راجع به شعارها – کشتارها – آتشسوزیها و به آتش کشیدن نام ابا عبدالله الحسین (ع) و قرآن کریم از یک سو و رقصیدن دختران و پسران در زیر پل گیشا و عریان کردن مردم و رقصیدن به دور آنها و ... نبود!
و در نهایت آن که کدام سایت خبری فیلتر شده است؟! آیا اینها سایتهای خبری هستند و یا پایگاههای تبیین استراتژی برای مبارزه با یک نظام سیاسی و یک ملت(؟!)
آیا این که در کدام روز به خیابان بیایید – چه شعاری دهید – کجا اغتشاش کنید – با چه شماره تلفنهایی تماس بگیرید – چه شبهههایی را دهان به دهان نقل کنید – چه کسی را چگونه بکشید و ...، «خبر» است یا سازماندهی و برنامهریزی(؟!)
sedaght.blogsky.com اگه پایه ای لینک کنیم هم عقیده ایم
عکس اردوگاه آموزسی مخفی کروبی در جنوب عراق در آدرس زیر
http://www.siasatnegareh.blogfa.com/
سلام دوست خوب وبلاگت بسیار عالیه اگه بتونی مطالب را زیاد کنی خوبترم میشه